کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

 

بهشت ،  

جائی هست میان بازوان تو ... 

جائی برای آرامش من !

بدون هیچ هراسی ،  

آغوشت ، بهشت من است ... 

  

 

+ این متن رو چند وقت پیش تو یکی از وبلاگا که یادم نمیاد چی بود خوندم ! 

 

+ یه دیقه چشماتو ببند ، گوشش کن ... 

   

نظرات 13 + ارسال نظر
نینا پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:56 ب.ظ http://taleghani.persianblog.ir/

به به محمد عاشق میشود

ژولیت پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:10 ب.ظ http://migrenism.blogsky.com

فهیمه جان این کاکای ما رو دریاب! بسی عاشق شده طفلکی:)

عاطی پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:12 ب.ظ


بعله!یکی از آثارش هم آلزایمره!:دی

عاشقی رو می گم:دی

طوطی پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:23 ب.ظ http://ghodghod.blogfa.com/

آره منم یادمه یه جا خونمدمش. خدا بگم چیکارت کنه فکرمو مشغول کردی . حالا تا صبح فکر میکنم کجا خوندم

فهیمه پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:46 ب.ظ

یار با ماست


چه حاجت که زیادت طلبیم ...

تیراژه جمعه 10 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:03 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شب های جدایی


پست های این اواخرت خیلی دلی شده اند..حال و هوایت را میفهمم و دوست دارم رفیق

به گفتگوی این پستت
که لطافتش از این شعر معروف-گویند بهشت خواهی یا دوست,ای بی خبران بهشت با دوست نکوست- هم زیادت کرده;
برایت بهشتِ یار را جاودانه میخواهم..

سخن کوتاه میکنم که یارت خودش اهل شعر است و دل

شاد باشید هر دوی شما در کنار یکدیگر.

آوا جمعه 10 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 06:09 ب.ظ

محمد خان جان، دادای خوب
خیلی زیبا بود. هم پستت
هم این آهنگ متناسب
با پستت...عشـــقتان
مستدام.پایدارباشید
و بــــــرقرار در کنار
فهیمهء عزیز
یاحق...

دل آرام جمعه 10 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:39 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

لحظه های قشنگتون طولانی ...

وانیا جمعه 10 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:40 ب.ظ

دلمان بسی تنگ شد

د شنبه 11 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:27 ب.ظ

میگم جناب آغوش رو بیخیال فهیمه خانوم رو ور دار ببر خیابون ملک یه دور بزنین دلتون وا شه
یه همچین مخاطبین خاموشی هستیم ما

رها یکشنبه 12 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 01:40 ق.ظ http://masyhaa.blogfa.com

من هم این نوشته رو قبلا دیدم
آرامش بخشه

حسین یکشنبه 12 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:38 ق.ظ http://hosseinb.blogfa.com

سلام
ها چت شده ؟‌

شبنم و محمد دوشنبه 13 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:02 ق.ظ

آغوشت امن ترین سنگر جنگ سرنوشت است...
در باب متن قشنگتون فقط همین به ذهنم رسید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد