کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

مادر من ، مادر من ... !

  

از وبگردی های شبانه رسیدم اینجا ...  

آهنگ هایی رو که واسم خاطره بود گوش می کردم ... 

همون موقع 90 داشت عکس های فوتبالیست های قدیمیو نشون میداد ... 

انگاری همه چی امشب دست به دست هم داد تا برم تو فاز بچگی هام ... 

با خاطره های خوب و بدش ... با اون لحظات دوس داشتنی و تکرار نشدنیش ... 

تو اون سایت ، بعد از گوش کردن چند تا آهنگ رسیدم به آهنگ : 

مادر من ، مادر من از مرحوم خسرو شکیبایی !  

دلم گرفت ... خیلی زیاد ...

یاد اون فیلم افتادم ... یاد خسرو شکیبایی ... یاد اون 2 تا خواهر دوس داشتنی ...   

یاد شیطنت هاشون ... یاد تنگی نفس یکی از اونها ... یاد مادر خسرو شکیبایی ... 

دوس دارم یبار دیگه اون فیلمو ببینم ... دلم براش تنگ شده ... 

 

 

 

پی نوشت : چقدر عوض شدن ! اینجا عکس این 2 تا خواهرو بعد از چند سال ببینید ! 

 

پی بارون نوشت : داره بارون میاد ... چه حالی پیدا کردم من امشب !