شد یک سال ... یادش بخیر اون روز اول ... خوب یادمه که چه پستی گذاشتم ...
یه پست طنز در رابطه ی با حقوق بشر برای کودکان اروپایی بود ...
قبلش وبلاگ نویس بودم ، اما نه خیلی جدی ... علاوه بر اون خیلی هم تک بعدی !
دوست وبلاگی داشتم و نداشتم ! یعنی فقط در حد کامنت و این چیزا ...
الان که نگاه میکنم میبینم خیلی فرق کرده ها ... خیلی
الان وبلاگ نویسی شده یکی از بخش های ثابت زندگیم ... یه بخش بزرگ ...
آدماش شدن کسایی که مثه دوستای واقعیم تو زندگیم تاثیر دارن ...
شاید نمیخواستم اینطوری بشه ... شایدم میخواستم ... نمیدونم
تو این یه سال خیلی چیزا اتفاق افتاد ... خوب و بد و زشت !
چیزایی که هرچی بود ، چه خوب و چه بد تموم شد و رفت و شد واسم یه تجربه ...
هیچ وقت تو زندگیم نمیخواستم آدم پر حاشیه ای باشم ، اما همیشه میشدم !
اینجا هم همینطور ... هیچ وقت دنبال حاشیه نبودم اما نمیدونم چرا هرچی میشد ،
یه ردی از خودم تو اون ماجرا میدیدم !
اما در مورد م . ح . م د !
م . ح . م . د وبلاگ نویس تفاوت چندانی با محمد دنیای واقعیش نداره ...
فقط به اندازه ی 4 تا نقطه ای که خودم هم نمیدونم چرا از اول اومد اون وسطا !
شاید مهم ترین تفاوتش اختلاف سنیشونه !
محمد واقعی 20 سالشه و م . ح . م . د دنیای مجازی امشب میشه یک سالش !
شاید اون روزی که شروع کردم فکر نمیکردم تو این یه سال اینطوری بشه !
یعنی اینجا بشه جایی که الان هست و آدماشم بشن آدمایی که الان هستن !
اما شد ...
این شد رو هم دیگه نمیشه به راحتی ها " نشد " کرد ...
اما هدف اصلیم از این پست ... اولیش یه معذرت خواهی !
من هم یه آدمم و مسلما اشتباه میکنم و معصوم نیستم !
پس اگر دل کسی رو تو این چند وقت شکوندم یا ناخواسته موجب رنجشش شدم
ازش معذرت میخوام ! م . ح . م . د رو ببخشید تا خدا هم شمارو ببخشه !!
و دومیش ، تقدیم کردن این پست به اولین مخاطب های وبلاگم ...
یعنی کسایی که اون روزه روزه روز اول اومدن وبلاگم و باهام همراه شدن ...
خانوم معلم ، حاج سعید ، سوفی و الین !
من فقط با 4 تا مخاطب شروع کردم که هرکدومشون مثه بقیه ی دوستام برام یه دنیا
می ارزن ... همین .
پی مجله نوشت : دهه ی 90 بروز شد ...
سلام !
یادش بخیر من یه ماه پیش یه ساله شدم ولی حسش نبود چیزی بنویسم . کلا اینجا هم عالمیه واسه خودش ! خوب و بدش باهم هست !
در ضمن تا شام ندی ، نمیبخشمت !
ما یه عمره داریم شام میگیریم ! حالا شام بدیم بچچه ؟!
اسم یه آقای به اصطلاح محترم رو از قلم ننداختی احیانا؟!!!که بدجوری تحویلت گرفت همون اول کاری؟!!!
چرررررررا ... خوب شد گفتیاااااااااا !
سلام . آخی . چقدر دلی نوشتی . تبریک . تولدش مبارک . ایشالا صدوبیست ساله شه ، نه صدوبیست سال کمه ، ایشالا فیلتر نشه .
ایشالا ماهم دوستای خوبی برات بوده باشیم . من که خیلی وقت نیست اینجا میام . ولی خوشحالم اولین نفریم که یه سالگی وبلا گتو بهت تبریک میگم امشب .
سلام عاطی ... مرسی ، ایشالله ...
شما هم یکی از مخطبای گل این وبلاگی که همیشه بهم لطف داشتی
آخی تولد بلاگت مبارک باشه بچه یک ساله.. الان بلاگت باید پستونک بخوره بعد این همه حرفهای قلمبه سلمبه میزنه...
بازم مبااااارک...
گل
خب این اول حرفشو میزنه بعد پستونک میخوره !
ممنونم ریحانه
به به بچم 1 سالش شد

تاتی پتی
از اینکه هستی مینویسی و البته خیلی هم عجول هستی
ولی با همه اینا خیلی دوست داریم مرد کوچک
محمد از اون شکلکای مخصوصی که میدونی نداشت
شانس اوردی وگرنه 4 تا گفته بودم
تاتی پتی ؟!
مرسی استاد نینا ... لطف داری ...
آره ، از همونا که بعد محمدددددددددددددددددددد میذاری !!
سلام
مبارکات باشد یک سالگی اون م.ح.م.د
ممنونم امیرحسین جان ...
خاطره اون شب که وبلاگ بیشه رو ساختیم خوب تو ذهنم مونده کلی خندیدیم سر عکس اون شیرها و اسم بیشه یادش به خیر اصلا فکر نمی کردم یکسال گذشته باشه...
کلا زیاد جدی نگیر وبلاگ نویسی رو هم جدی نگیر...
یه تجربه گذراست که البته از کنارش ممکنه دوستان ماندگاری برایت بمانند...
یادته خانوم معلم ؟! چقد باحال بود اون شب ...
آره ، خیلی زود گذشت ... یادش بخیر
آخی نازی. مبارکه. ولی یه تبریک بالاتر اینکه با وجود سن کمت خیلی خیلی خوب مینویسی.
ممنونم طوطی بانو ... لطف دارین
تولدت وبلاگت مبارک
کیک و شمعت کو؟
خوشحالم که این دنیای مجازی بهت دوستای خوبی هدیه کرده
ممنونم .... والا شمع هست اما کیک نیست !
مرسی ... خیلی ممنون ، منم خوشحالم خدا منو به اونا هدیه داده !!
سلام آقا محمد
+ [گل]
مبارک باشه یک سالگیه م.ح.م.د وبلاگ نویس..
پس کیک کو... ؟
سلام فاطمه خانوم ... ممنونم ...
والا قرار شده نیما بخره بیاره ! از اون میگیریم !
سلام محمد جان...تبریک میگم 1 ساله شدن وبلاگت رو..ایشالا 100 سالگی وبلاگت رو ببینیم!....واقعا نه به خودت میاد که 20 ساله باشی و نه به وبت که 1 ساله باشه...ماشالا بد جوری سن بالا میزنین هر دو تون..!!!
و تبریک میگم بهت به خاطرصداقتی که تو نوشته هات و صد البته شخصیت خودت سراغ دارم ...چیز نایابیه این صداقت این روزا کلا...
نمیدونم کجا تو لینکهای وبلاگی خوندم "فردین بلاگستان" .. کنجکاوم کرد..کلیک کردم روش...بعد دیدم که وب تو باز شد..اون روزا تعجب کردم و لبخند زدم..ولی حالا میبینم که فقط یه خوش سلیقگی محض نبوده یا مثلا رفیق بازی ای چیزی.....تولدت مبارک فردین بلاگستان
سلام تیراژه ... ممنونم مرسی ...
مثلا م . ح . م . د بهش میاد چند ساله باشه ؟! 
جدا ؟!
نیما منو به اون اسم لینک کرده ... ای بابا ، یبار دیگه هم گفتم تیراژه ، کسی که با تو آشنا بشه ب خدا خودشیفته میشه ...
چون خودت خوبی همه رو هم خوب میبینی ...
بازم خیلی ممنون
محمد جدن یک سال شد ؟

چقدر زود گذشت...
خیلی نوستالژیک بود... در عین اینکه از اوضاع ایران حسابی همه مون دلخور بودیم اما رفاقتی که توی این جمع همسایه ها درست شد زهر اون روزها رو خوب میگرفت... بودنت غنیمته بچه... تازه من یکی که تا ناهار ندی نمیبخشمت... یه ناهار هم از قبل بدهکاری...
آره سوفی ... خیلی زود گذشت ...
مرسی ، آره یه دلخوشی بزرگ بود ... واسه چی بدهکارم ؟!
مدیونی اگه به این نیما شام بدی... به این نیما بستنی یخی هم زیاده بدی... میخواد یه جماعت سی چهل نفری کامنت گذار رو بپیچونه !!!
دستت اگه بهش رسید ، ببندش به حرم
کلا به این نیما کوفت هم بدیم زیاده !!
خودشو ؟! فکر خوبیه ها ...
میخواستم برم... ولی بذار اینم بگم و برم... نامردیه نگم !

دلم یه دنیا تنگ شد برای اون روزها... واحه نیست... دلم میگیره... سعید نمینویسه... دلم میگیره... محمد کمتر مینویسه و سر میزنه... دلم میگیره... الین که کلا مثه خودم میره و یهو با برف سال دیگه میاد... دلم میگیره تنها چیزی که خوشحالم میکنه اینه که نیما یه همراه خوب داره و محمد گرچه کمتر مینویسه و رفت و آمد میکنه اما هنوز همون برادر کوچیکه ی با معرفت خودمه... همونی که همه همسایه ها برای صافی و پاکی و زلال بودنش دوستش دارن... من هم...
تبریک میگم... امیدوارم اینجا هیچ وقت نا امیدت نکنه و همیشه بمونی و برامون بنویسی...
آرزوی یه فردای روشن تقدیم به خودت و امید به پایندگی برای وبلاگت...
امضا :
منم دلم خیلی تنگ شده ب خدا ... دوس داشتم تو این پست هم بنویسم ، اما دیدم قبلاها زیاد نوشتم تکراری میشه ...

فقط گویا باید برای مناسبت خاصی دور هم جمع شیم ، مثلا تولد خانوم معلم یادت میاد ؟! بعد چند وقت همگی دور هم جمع شدیم ...
امیدوارم تو این پست بچچه ها بیان که چیزی هم که انتظار داشتم این بود که فقط تو و خانوم معلم میای ...
ممنونم سوفی ... لطف داری ...
راستی تو 2 تا سی ام قبلی امضا نزدی هااااااا ... پس حالا که امضا نزدی بیا شام بده !
مبارک باشه
محمد 20 ساله و م.ح.م.د یکساله هر دو عاقل تر از سنشون نشون میدن.
ممنونم آقا سعید ... لطف دارین
سلام مبارکت باشه دادا امیدورام اینجا پرشه واست از خاطرات شاد و شیرین چه جالب شیرین هم ش داره ها
سلام ... دیگه کلا ش رو هم آوردی تو کارها !!!
مبارک باشه!
الهی صدساله بشی بعد بیای اینجا پست بذاری !
فکر کن!!!!!!!!
ممنونم ...
آره ، باحال میشه ، تولد 100 سالگی وبلاگت !!
مبارک باشه ..ایشالله 120 سالگیش ..
مررررسی میس الف جان ...
مبارکه ایشالا...پس بچه مجازیت نوپاست...مال ما که دیگه داره واسه خودش جوان رعنایی میشه...جدا تو 20 سالته؟
اصلا بهت نمیاد فکر کردم همسن و سال خودمی...بازم تولدت مبارک/دیگه سوسک نکشتی؟
ممنونم ... آره ، واسه شما ماشالله سنش بالاست ...


نههههههههههههههههههه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!! انقد زود سن بالا شدم یعنیییییییییییییییییییییییی؟!!!
ممنونم ... نه ، هروقت کشتم میذارم مورچه ها عزیزم بیان !
سلام
تولد مجازیت مبارک
وبلاگ مثل زندونه به دو دلیل:
آدم توش که میفته دیگه پاک اسیرش میشه نمیتونه بیاد بیرون
آدم توی زندون مرد میشه میاد بیرون !!!!
(از دیالوگای فیلمای مسعود کیمیایی باصدا وگفتار داریوش ارجمند !! )
سلام خانوم دکتر ... ممنونم ...
آره ، کاملا قبول دارم به خصوص مورد 1 ... بد معتاد میکنه بد
سلام محمد جان
مبارک باشه تولد وبلاگت
مجله رو هم خوندم ولی فرصت نشده هنوز کامنت بذارم
سلام همکار نیما ...
ممنونم ... مرسی
سلام تولد یک سالگیت! مبارک باشه محمد...

ولی منم با نیما موافقم تا ندی نمیبخشیمت!
بعدشم چرا از من که اینهمه تو نوشتن پست هات کمکت میکنم تشکر نکردی؟! اصلآ من نبودم تو میدونستی چه جوری با کیبورد کار میکنن بچه؟! حالا هی من نمیخوام ریا بشه این پسره یه ذره قدر شناس نیست ها میبینی تو رو خدا؟!
راستی تو خط دوم کلمه ی "شام" جا موند!!!
میخواستم کلی داد و بیداد کنم بچچه درست صحبت کن که خودت اصلاحش کردی !!

برو رو کارت بنم ... حالا خوبه خودم آوردمت تو بلاگستون !
دستگاه چاپ روی DVD,CD با قابلیت چاپ همزمان 6 عدد
* کمترین هزینه چاپ و کاربری آسان، همراه با نرم افزار چاپ
* قابل استفاده برای: موسسات چاپ و نشریه، شرکت های تبلیغاتی، رسانه های تبلیغاتی و ....
* همراه با آموزش.
* دستگاه فوق شامل یک سال گارانتی و پنج سال خدمات پس از فروش شرکت تکنو برتر می باشد.
http://www.technobartar.blogfa.com/
بسیار عالی ..
سلام م.ح.م.د یه ساله
چطوری برادر؟؟؟؟؟؟تفلدت مبارک
اما من نمیبخشمت حالا چرا؟؟؟؟؟؟؟/همبنجوری ،اصلن دلم نمیخاد ببخشمت مگه زووره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام کیانا .... ممنونم ...
بچچه به جای نبخشیدن برو درستو بخون ... مگه مرخصی نداده بودی به خوددددددددددددت ؟!
پس بگو زودتر بیاره من که بیخیالش نیشم !!
چشم ... امر دیگه ای ندارین ؟!
الین هم دیر یا زود میاد... میدونی که... همیشه ته دیگش هم که خورده شد و قابلمه ها شسته شد تازه الین پیداش میشه














چیه بچه چپ میری راست میای هی میگی ناهار بده... امضا نزدم... باشه... الان به جاش برات هزارتا امضا میکنم
آره ، معمولا آخرین نفر پیداش میشه !

نه دیگه ، اون موقع امضا نزدی باید شام بدی ... دیگه الان فایده ای نداره خواهری ...
واااااااااااای محمد... میدونی یاد چی افتادم ؟ یاد اون روز که روی آیکون ها اسم گذاشتی... یادته ؟ خانم معلم ؟ من ؟ سعید ؟ الین ؟ خیلی باحال بود...دقیقا به قیافه همه مون میومد...


خیلی بامزه ای بچه... بیا شام بده !!!
امضا :
آره یادمه ... اینا بود :
یبار دیگه آیکون هارو گذاشتم ... پس بیا نهار بده !
سلام به به داداش کوچولویه خودم چه بزرگ شده راه افتاده
ممد بزرگه وممد کوچیکه برام یه دنیا ارزش دارن چون هردوش کوه معرفتن
قلمبه سلمبه سرهم نکنم
ولی میگم که هم قلمت شیواست هم خودت
نه نشد خودت که ممدی نه شیوا
خوشحالم که یکی از دوستای مجازیم و واقعیم هستی
عجب جمله ی پارادوکس زیبایی هرچی بیشتر چرت میگم خوشگلتر از آب در میاد
مممممممممممممد خیلی خوشحالم
سلام خواهر وانیای عزیزم ...
ممنونم ... لطف داری ...
الان من چی بگم از این جملاتت ؟! بگم ممنون ، خب کمه ... بگم خودت خوبی همه رو خوب میبنی بازم کمه ... پس هیچی نمیگم ...
مرررررررررررسی
سلام
صد ساله بشید هردوتون .
دل منو که شکستی و من هم نمی بخشمت .
رفتی خونه همسایه و خونه ما نیومدی .
سلام ... ممنونم هم ولا جان ...
ای بابا ، خب فرق داره هم ولا !!!
ولی ایشالله یروز بعد از امتحان ها میام ... چون دلم خیلی برات تنگ شده ب خدا
سلام
دیدم وقتی میام تو وبلاگت بوی شیر میاد پس واسه این بوده که هنوز ۱ سالتم نشده
معذرت خواهیت رو هم میپذیرم ولی بیشتر دقت کن
۱ سالگی وبلاگت مبارک
خوشحالم که دوست خوبی مثل تو پیدا کردم فقط حیف که در انتخاب رنگ و تیم بدسلیقه ای
سلام ، آره دیگهههههه ... ولی الان کمتر میاد !
باید یکاری کنم شما هم خوشرنگ شی ...
ممنونم کوروش خان ... مرسی ... دلتم بخواد ...
دادا جان تولدت مبارک
یا شام منو میدی یا شامت می کنم!
ماشالا چقدر سرت شلوغه!
اینهمه رفیق دور خودت جمع کردی و من بی خبر بودم!
تو محمد متفاوتی هستی
انشالا وبلاگ و خودت صد و بیست ساله بشید.
می بینی دادا...هر کی قلبش صاف و ساده باشه اینطوریه....
خب خیلی خودتو لوس نکن تا عصبانی نشدم!
البته تولد وبلاگیه نه خودم !
مرسی آبجی خانوم ... لطف داری مثه همیشه ... نمیدونم جوابهای محبت شماهارو چی بدم ب خدا ...
برای چی باید شام بدم ؟!
سلام.
همیشه شرمنده محبتهات هستم پسر. خیلی با معرفتی رفیق. انشالله عمرت با عزت باشه. انشالله همیشه توی زندگی سربلند باشی.
خاطرات وبلاگ را هم دوست دارم هم ندارم. دارم به خاطر اینکه بچه های خوبی را بهم معرفی کرد. آدمهایی به خوبی محمد و بقیه. اما ندارم به خاطر اعتیادی که داشت همراه خودش. خوب نبود اون اعتیاد. خودم که اینجور بودم که معتاد شدم اما امیدوارم تو نباشی.
من یادمه که اینجا مجازیه و حقیقت نداره. تنها چیزهایی حقیقی ارزش این را دارن که بشن "یکی از بخشهایی ثابت زندگی"
این جمله خودت "آدماش شدن کسایی که مثه دوستای واقعیم تو زندگیم تاثیر دارن ..." نشون میده اینجا حقیقت نداره و خودت هم دنبال حقیقتی.
پسرم همیشه مثل داداشم دوست داشتم و دارم. همیشه بهت گفتم پسرم اما الان میگم داداشم.
از خانم معلم واحه هم یه دنیا ممنونم که تو را بهم معرفی کرد.
سلام حاج سعیدم ... قربونت برم من الهی ... آخه چرا انقد دیر به دیر میاید شماها ؟! البته میدونم که گرفتارین همتون اما خب دوس دارم بیاین دیگه ...
منم مثه شما حاج سعید ... از این خوشحالم که خیلی هارو اینجا پیدا کردم که واقعا از ته دلم دوسشون دارم ... شاید واقعا نتونم بهشون بگم اما خودشون میدونن که چقد برام عزیزن ...
مرسی ...
اگر خانوم معلم نبود ، الان نه م . ح . م . د ی بود نه هیچی دیگه ...
منم باید تشکر کنم از خانوم معلم ...
هرچند به شدت ناراحت و غمگینم و اینجوری ام :
ولی وظیفه ی خودم میدونم که تبریک بگم تولد وبتو محمد نازنین ...
نه یک سال و نه 20 سال ... هیچکدوم بزرگیه روح و فکرت رو نشون نمیدن ...
دیر باهات آشنا شدم و بالطبع جای چندانی توی حلقه ی دوستیت ندارم ولی امیدوارم در همین حد هم منو به عنوان یکی از رفقایی که میتونی روی دوستیش حساب کنی بپذیری ...
میدونم وکیل بانو چرا ناراحتی ... به خاطر ... بی خیال ! کلا تو دنیا آدم کشتن خیلی راحت شده ، فقط من نمیفهمم به فکر آخرتمون نیستیم ماها ؟!
اختیار داری ... این چه حرفاییه ... اتفاقا شما یکی از کسایی هستی که تعریفتو پیش همه میکنم ... میتونی از اناهیتا بپرسی ...
خلاصه که خیلی 4کریم
ببین پسر منتظرم تو هم منتظر باش که فولاد فردا پرسپولیس را ببره و استقلال هم ملوان را و بعد توی فینال فولادمون خدمتتون برسه :))))))
وای آقا سعید ! صد در صد فینال همین میشه ... فکر کن ، من چقد بعد از بازی بهت زنگ بزنم .. آخ آخ

بذار بازی ها فردا انجام بشه ، فردا شرط میبندیم !
مبارکه جناب سردبیر
راستی بابت عدم ارائه ی پست واسه این هفته یک دنیا شرمندم محمد 4 تا درس سه واحدی دارم 20 واحد درس برداشتم کمرم داره میشکنه
این هفته دو تا میانترم داشتم که آخر ترم داشت برگذار میشد
ببخشید خلتصه تو شماره بعد جبران می کنم
سلام پوریا جان ... ممنونم ....
کاش قبلش لااقل یه اس میدادی ، خیلی نگرانت شده بودیم ، اخه نیما چند بار زنگ زده بود بهت ... امیدوارم درس همه پاس بشه !
خواهش میکنم ... ایشالله
سلام!
تولد وبلاگتون مبارک!
چه خوبه که آدم با خوندن هر پستی یاد خاطرات تلخ
و شیرین یه سال گذشته میوفته!
سلام ، ممنونم ...
آره ، اما قسمت شیرینش به خصوص تو مورد پیدا کردن دوستای خوب خیلی بیشتر تر تر میچسبه ...
مرسی محمد جان ...
ممنونم از لطفت ...
گاهی بعضی حرفها بدجوری به دل آدم میشینن ...
به دلم نشست محبت صادقانه ات و حالمو از این رو به اون رو کرد ...
ممنونم ...
خواهش میکنم وکیل بانو ... چیزی جز حقیقت نبود ...
تولد یکسالگی وبلاگت مبارک باشه محمد عزیز ... بهترین هدیه ی این دنیای مجازی به من دوستانی مثل شماست که برام خیلی ارزشمندید شاید مثل بقیه ی دوستات همیشه و هر روزه بهت سر نزنم اما وقتی میام از خوندن تموم پستهات لذت میبرم و احساس نزدیکی و خویشاوندی باهات دارم تو پسر سرزنده و موجه ایی هستی و اگه ردپات همه جا ست دلیل بر متعهد بودن تو ... برات آرزوی موفقیت شادی سلامتی و رضایت خاطر دارم
ممنونم دختر خاله جان ... لطف داری خیلی زیاد ... همینکه گاهی اوقاتم سر میزنی کلیه خودش ...
مبارک باشه ایشالله تولد چند ده سالگیش
ممنونم فاخته بانو ...
تولد یکسالگی مجازت مبارک محمد خان جان
امیدوارم باری که ازینجا برداشت میکنی
خیلی خیلی بیشترازاون بیست
سالی باشه که بحکم بودنمون
تو این دنیا بهمون ارزونی
میشه باشه..همیشه
باشی..شادو
سلامت
یاحق...
ممنونم سرکار آوا بانو خانوم !!
ایشالله ... همچنین شما
پس شیرینی اش کو ننه ؟
ننه ! من دانشجو ام ! پول هم ندارم ب جون خودم !
آخی چقدر تو این پست مظلوم و با شخصیتی...!!!!!!!
حالا تولدش مبارک...مبارک....مبارک....مبارک.....مبارک....مبارک....مبارک
من کلا مظلوم و خجالتی ساکت و با شخصیتم !
مررررررسی ...
یه سااالگیت مبارک م.ح.مد خان محمده 20 ساله
ممنونم ...
به نام خالق مهربان..
سلام آقای م.ح.م.د
تولدتون مبارک.. انشاالله بزرگتر بشی..
آفرین از هر دو حرکت خوشم اومد.. کار خوبی کردی..
امیدوارم همیشه موفق باشی..
خدانگهدار.. یا علی..
سلام ... خیلی ممنونم ... لطف داری ...
همچنین شما ... علی یارت !
دوباره سلام..
ببینم بین کامنت قبلیم با این چند ساعت تفاوته..
باور می کنی تا الان همین دور و برام؟!
با اینکه هم خیلی خسته ام.. هم خیلی کار دارم .. اما نشستم به خوندن مطالب..
اول از اینجا رفتم تو مجله دهه ی نود..
با خوندن مصاحبه ی کورش رفتم وب ایشون.. بعد چند صفحه از وب ایشون رو خوندم تا از وب کیامهر سر درآوردم بعدم اونجا بودم..
دیگه الان خیلی خسته شدم.. اما کلا مطالب خوبی خوندم..
مجله رو هم چند صفحه اش رو خوندم..
موفق باشی
سلام مجدد ! میدونم .. وب گردی همینه دیگه ... هی هرجا میری بازم باید بری !
به نام حق با سلام به تمام دوستان و خواننده ها ی عزیز . نمی دونم این کار و این ویدئو ها به درد شما حق طلبان و منتظران می خورد یا نه ولی من هم دوست داشتم تا سهمی در یافتن حق داشته باشم بعد از انتشار مستند ظهور نزدیک است در اینترنت بسیار جست و جو کردم و به ایم فیلمها رسیدم که دیدنشان برایم بسیار جالب بود و حقایق زیادی را برام روشن کرد . امیدوارم خوب ببینید بیاندیشید و مقایس کنید ... التماس دعا....
بیشین بینیم بابا
الان که سرم درد میکنه...ولی...
من هنوزم تو رو با پسرم اشتباه میگیرم!!!
حالا نمیشه با یکی دیگه مقایسه کنی ؟!
سلام ممد
تولد یک سالگیه م.ح.م.د مبارک...ایشالله همیشه پایدار باشه ما هم بیایم بخونیم و لذت ببریم....
من اولین بار فک کنم مرداد بود که در حین وبگردی به بیشه رسیدم وخوندمت ولدت بردم اما خاموش ...تقریبا همیشه می خوندمت تا اینکه یه مدت ترک نت کردم و وقتی درباره برگشتم شده بودی باغ بی برگی...
در کل نوشته هات سن بالا میزنه بچه
سلام سپیده بانو ... خواهر خانوم معلم فاطمه !
ممنونم ... مرسی ...
یادش بخیر بیشه ... دلمان برایش تنگ شده هااااااا ...
چرا من همش تو بیشه و باغ و این چیزا مینویسم ؟!