از اونجا که قبلن هم خدمت حضار گرامی و مخاطبین عزیز تر از جان اعلام کردم ، بنده یکی
از نوابغ آشپزی جهان هستم که نمیدونم چرا هنوز هیچکس در این دنیا و آن دنیا من را کشف
نکرده است ! و از اینجا که دیدیم رقبای ما ( مدیونید اگر فکر کنید سمیرا خانوم و دلارام و فک
فامیلاشونو میگم ! ) دارن میتازونن و به خیال خود ما رو از صحنه حذف میکنند ، ما طبق برنامه
ریزی قبلی دست به کار شده و میخواهیم از آشپزی ای که امروز کردیم رو نمائی کنیم باشد تا
رقبای ما به راه راست هدایت شده و رستگار شوند !
غذای امروز " جوجه کباب لاری " نام داشت که در سفر خود به لار استان فارس و با مکاتبه ای
که با آشپزان سر آمد آنجا داشته این غذا رو با کمک آنها اختراع کرده و طرز دستپخت آن رو به
شما میگوئیم :
عکسی که مشاهده میفرمائید نه تخم مرغ است ، نه شیر ، نه سالاد الویه ، نه گچ ، نه پرچم
سفید ، نه قرمه سبزی و نه فسنجان ! این یک جوجه کباب لاری است که بنده از هفت هشت
ماه قبل مرغ را تکه تکه کرده و به داخل ماست موسیر انداخته و به فریزر فرستاده تا به این حالت
در آید ! نکته ی قابل توجه این است که آن کارتون زیری صرفن به عنوان یک سینی عمل کرده و
فاقد ارزش های گوناگون است !
این هم پُشت آن برای دوستانی که کللن به نمای پشت علاقه ی وافر دارن !!
اولین مرحله بعد از منجمد کردن جوجه کباب عمل یخ زُدائی است که معمولن توسط ماکروفر و
وسائل گوناگون انجام میشود ! ولی چون غذای امروز ما در پارک تهیه شد و امکانات خاصی نبود
مجبور شدیم با دست این عمل رو انجام دهیم ! یادتان باشد که قبل از این کار ابتدا دست خود را
با آب و صابون شسته و بعد از ان حتمن از دستکش استفاده فرمائید !
از آنجا که یار ما ، فهیمه خانوم ، تلاش های بی وقفه ی ما رو ملاحظه فرمودن ، به خود آمده و از
ما به طور رسمی خواستند تا سیخ کردن جوجه رو به ایشان بسپاریم ! که البته از کار خود به
خوبی بر آمد و ما به آینده ای روشن امیدوار شدیم !
برای تهیه ی زغال یا ذغال یا ضغال یا ضقال یا زقال یا هر کوفت و زهر مار دیگر ! یادتان نرود که
حداقل سه چار ساعت برای مشتی شدن آن وقت بگذارید ! قبل از تحریم ، زغال ها از غربه پدر
سوخته وارد میشد و همچین سریع درست میشد ولی بعد از تحریم ، این کالا از کشور دوست
و همسایه چین وارد شده و همچین تا به خود بگیرد دهن همه رو مورد عنایت قرار میدهد !
کره زدن در بین پختن جوجه میتواند کمک شایانی به نرم شدن آن بکند !
توضیح این عکس را فهیمه خانوم در قسمت کامنت ها برای شما خواهد گفت !
و این هم غذای ما که بعد از حدود دو ساعت و نیم آماده شد ! که البته نیم آن سوخته و آن نیم
دیگر نپخته ماند ! که البته ایرادی ندارد ، گاهی پیش می آید که آشپز های بزرگ هم اشتباهاتی
را مرتکب میشوند ! و تصویر رو به رو هم فهیمه خانوم هستند که فقط منتظرن عکس رو بندازم
تا به غذا حمله کرده و حتی یه تکه هم واسه ی ما نگذارد ! نکته ی قابل توجه آن بود که غذای ما
برنج نداشت و با نانه خشک سرو شد !
+ از من به شما دوستان نصیحت ! قبل از آنکه خواستید کسی رو دعوت کنید و برایش غذا بپزید
قبلن چند بار امتحان کرده ، غذای مورد نظرتان رو بپزید و خودتان بخورید تا مطمئن شوید خوب است تا آبرویتان نرود ! به طور کلل آبروی ما با غذا پختمان رفت !!
++ این پست تقدیم میشه به دلارام و مادر بزرگوارش سمیرا خانوم ...
+++ با تشکر از میلاد عزیزم بابت این هدر خیلی خیلی خیلی خوشگل .