قصه ی یه مرد ...

سارا سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:53 ق.ظ http://www.takelarzan.blogsky.com

فیلم فوق العاده ای بود
ولی محمد چی شد که از این فیلم پست گذاشتی؟

نینا سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:07 ق.ظ http://taleghani.persianblog.ir/

هدرت مبارک
خبریه؟ کی داره میره؟
لیلا حاتمی مثل همیشه تو این فیلم هم بسیار خوب بازی کرد

آوا سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:09 ق.ظ

چه عجبه محمد خان جان!شوما
بالاخره تغییر فاز دادی کرکره ء
فوتبال رو کشیدی پایین!!!!!!
آورین آورین.خوب است.....
همیشه برای دلسردشدن
زود است..پس ادامه دادن
را ادامه دهید.............
هررررررررررررررررررررررررر
هووووووووووووووووووور
یاحق...

عارفه سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:10 ق.ظ http://inrozha.blogsky.com/

فقط قصه یک مرد نبود محمد
سرمایه ای هم که با خودش برد فقط جونش نبود فقط به عکس یه نگا بکن

م . ح . م . د سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:23 ق.ظ

حق با توئه عارفه

عاطی سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:53 ق.ظ http://www-blogfa.blogsky.com/

من بی نهایت حمید فرخ نژادو دووس می دارم م م م م!

تیراژه سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:56 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

رفتن همیشه پر غمه
وای به اینکه از سر ناچاری هم باشه
و با دست خالی

چرا این پست؟..

آذرنوش سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:05 ب.ظ http://azar-noosh.blogsky.com

حال و روز خیلی ها...

مریم سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:58 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

پرپری سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:33 ب.ظ http://www.maleman.blogfa.com

فیلم تلخی بود.. نمی دونم به جز تلخ چه کلمه ای میشه به کار برد..

دل آرام سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:37 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

من تحمل رفتن رو ندارم ... هیچ نوعیش رو

واحه چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:04 ق.ظ

خب من فکر می کنم اگر یه هواپیما ربوده باشم در اون شرایط سخت و پراسترس با همسری که در شرایط ویژه است! و اصلا انگیزه اصلیم هم از این کار خیلی روشن نیست تو اون وضعیت حساس انقدر حرفهای قلمبه سلمبه نمی زنم و شعار نمی دهم و فلسفه نمی بافم فقط به فکر یه راه نجات جدی و مطمئن خواهم بود...

البته این حرفها قشنگند و خوب و درست اما نه از زبان اون کاراکتر و نه در اون شرایط...

م . ح . م . د چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:22 ق.ظ

جونم منتقد فیلم و سینما !

خانوم معلم کللن خوشم میاد از همه چی انتقاد میکنی ها

آذرنوش چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:38 ب.ظ http://azar-noosh.blogsky.com

واحه جان فیلم به نوعی نمادین بود...وگرنه ادمای این مدلی که من زیاد اطرافم هست اغلب به زور دو کلوم حرف عادی میزنن عربهاشون هم که کلا به زور فارسی حرف میزنن دیگه چه برسه به این حرفا...
ولی فیلم نمادینه...حرف دل این گروه از مردمه ...ولی مساله اینه که اونا بلد نیستن از این حرفا بزنن...اگه حرفش دلی نبود مردم جنوب با دیدن لحظه به لحظه ی این فیلم اشک نمیریختن...

علیرضا چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:18 ب.ظ

ای بابا محمد خان هدر قبلی بهتر بود ایت خیلی پیکسلش پایینه و تو انقدر بزرگش کردی

م . ح . م . د چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:53 ب.ظ

داش علیرضا والا اگه دست خودم بود همیشه عکس ناصر خان اون بالا میموند !

راستش من هدر کوچیک رو بلدم درست کنم ، اما این اندازه رو بلد نیستم ! تازه کلی هنر کردم که اینو درست کردم

زمستانه پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:06 ق.ظ

به نام خالق..

سلام..

من که وقت فیلم ندارم..! اما شد می بینم..

برای هدرت هم..

میتونی لینک عکس هدرت رو بدی به من، سایزش رو برات کوچک می کنم میدم بهت یا هرکس دیگه ای که میدونی میتونه برات متناسبش کنه :)
بعد بذارش اون بالا..

البته هرجور صلاحه هااا..
به نظر من خیلی هم بد نشده..!
درکل عکس قشنگیه..!

موفق باشی و خوشبخت..