همیشه به عشق دریا میرفتم شمال ، یعنی کلن شمال رو به دریا میشناختم اما این بار
قسمت شد تا شمال رو تقریبن بی دریا سپری کنیم ! تا حالا گرگان نرفته بودم و تنها انگیزم
از این سفر یه تجربه ی جدید از یه شهر جدید بود ...
گرگان شهر قشنگی بود ، یه شهر کاملا جنگلی و یه منطقه ی فوق العاده به نام ناهار خوران !
یعنی میشه گفت تقریبا تنها جای دیدنیش همونجا بود ولی می ارزید به همه جاش ...
جایی هم که ما بودیم منطقه ی بالای نهار خوران و تو دل جنگل بود ، به جز روز اخری هوای
اونجا انصافا عالی بود و طبق چیزی که خودشون میگفتن اون منطقه حدود 10 درجه با شهر فرق
داره ... خلاصه که اگر نرفتین گرگان یبار تجربش خیلی خوبه ... به خصوص رفتن و دیدن منطقه
ناهار خوران ... مردم با صفایی هم داره که حاضرن شب حتی تو خیابون بخوابن اما شیک و
تمیز باشن و ماشین 40 میلیونی زیر پاشون ... خلاصه خیلی باحال بودن ...
بریم سراغ عکسا ...
من اولش بگم ، ما راه رفت یجا نگه داشتیم برای نهار که چند تا اردک اونجا بودن ...
جدن برای من یه سواله ، چرا این حیوونا تا منو میبینن یاد جفت گیری و عشق و حالشون
میفتن ؟! اون از پارسال رفتیم باغ وحش تا رسیدیم به میمون ها پریدن رو هم و ... اینم از
اردک ها که تا دیدن مارو ریختن رو هم ...لا اله الی الله ... یه گشت ارشادم باید برای این پدر
سوخته ها بذارن ... والا با این نوناشون . تا اومدم از اون صحنه عکس بگیرم بچچم خجالت
کشید و بی خیال شد !!
جاتون خالی صبح شمبه زدیم به دل کوه و جنگل ! جایی که بودیم یه فاصله ی 7 کیلومتری تا یه
روستایی به نام زیارت داشت که معمولا ملت ورزشکار و شهید پرور تا اونجا پیاده میرن ! ما هم
جو گرفتمون و صبح زود پا شدیم رفتیم پیاده روی ... ولی خداییش خیلی چسبید ...
یه هوای آزاد بدون دود و دم ، صدای خوشگل پرنده ها و همه جا سبز ...
تجربه ی پیاده روی توی جنگل خیلی حال میده ... خیلی
به جان خودمان نباشد به جان این بچچه ی همسایه ما نه عقده ی عکس گذاشتنیم نه عقده
معروف شدن ... فقط دیدیم تو این جنگل خبری از گل و این چیزا نیست ، گفتیم کمک کنیم به
محیط زیست و اینا ، جنگل گلستان رو تبدیل کنیم به یه جای بکر در این دنیای فانی !
شاعر در مورد عکس دوم میفرماید ، اگر دیدی جوانی بر سنگ بزرگی تکیه کرده ، بدان عاشق
شده و گریه کرده ... در مورد عکس بالاییش هم میفرماید خاک تو سر مردمی که انقد آشغال
میندازن تو جنگل !
یکمی از جنگل دور شیم و بریم سمت دریا ...
روز بعد رفتیم سمت بندر ترکمن ، اطراف گنبد و اینا ... منطقه ی فوق العاده گرم و متاسفانه مثه
اکثر جاهای ایران محروم ! اما با مردمی دوس داشتنی و لباس های فوق العاده زیباشون ...
از بندر ترکمن با قایق میبرن به سمت جزیره ای به نام " آشورا ده " ...
تعریف این جزیره رو از قبل زیاد شنیده بودم ، به خاطر همین ترس از دریا رو گذاشتم کنار و رفتیم
اونورا ، هرچند میدونم تو قایق یه 30 ، 40 کیلویی لاغر شدم ! اما قبلش یکی از عزیزترین های
زندگیم بهم زنگ زد و انرژی صداش باعث شد که حواسم به ترس از دریا خیلی بیشتر پرت شه !
ساحل زیبای جزیره ی اشورا ده :
پایین رفتن خورشید از جزیره ی آشورا ده ! فک میکنم عکس قشنگی شد
ما بندر ترکمن بودیم و اون داشت از آشورا ده غروب میکرد ...
از اونجا که اینجا از پدرمان خیلی تک تعریف کردیم گفتیم یکی از عکسای مستترشو بذاریم !
خودمان هم که جو زده فک کردیم وسط جزایر هاوایی هستیم و لختی پختی ها دارن نیگامون
میکنن ، از این کلاه ها زدیم کمی خودنمایی کنیم ، وگرنه تو عکسای بالایی میفهمید که ما کلاه
رو به هوای کچلی و سفید ماندن نمیزنیم ! اون جلیقه ها هم اجباری بود وگرنه ما که یپا غریق
نجاتی هستیم واسه ی خودمان ! اینجا هم بین جزیزه ی آشورا ده و بندر ترکمن هست ...
مثه دماوند استوار ... استقامت تا بهار !
راه برگشت ، جاده ی هراز ، شهر پلور ...
این پست تقدیم میشه به همه ی بندر ترکمنی های با صفا ...
اون زنان و مردانی که تو اون برق آفتاب و گرما ، توی زمین هاشون کار میکنن ...
درود به شرفشون .
پی نوشت : ما راه رفت به آهنگ از tm bax گذاشتیم بابامون خوشش اومد ، یه کله تا گرگان
tm bax گوش کردیم ! طوری که وقتی پیاده شدیم میتونستیم یه کنسرت بذاریم رپ بخونیم !
راه برگشت هم بابا جانمان از مهستی خدا بیامرز گذاشت ما خوشمون اومد ، یه کله تا تهران
مهستی گوش کردیم ! خلاصه عنوان اینطوری شد دیگه ...
این آهنگ مهستی رو گوش کنید که فوق العاده هست ...
سلام !
سلااااااااااااااااااااااااااام.
من اومدم که دوم شم.
سلام ... خوش اومدین
دوم!
سوم ، برنز
سوم.

آرامشمو حفظ میکنم و مرتب مدال میگیرم
احساس میکنم امشب کسی نیست.
فقط خودمو خودم.
چهارم ! محدثه سومی رو گرفت !
به به چه لذتی داره مقامهای بالا رو کسب کردن.
جای ناهید هم خالی.
ها دیشب رقیبت نبود !
نمیدونم چن تا مقام کسب کردم
ولی بازم دلم میخواد اینجا بنویسم
همشو کسب کردی گویا
بابا یکی بهم بگه چندمم!!!!
آهای کسی اینجا نیست؟
چرا من هستم !
محمد امشب پدر هر چی مقام رو در آوردم
اگه هستی لااقل بهم بگو چندمم!!!!
فک کنم از دوم تا دهم رو کسب کردی !
آهای سلام.
کسی اینجا نیست؟
بابا من چندمم؟
یکی بهم جواب بده!!!
آهااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
سلام علیکم !
پست امشب محمد در مورد سفره!!!
عجب عکسی هم گذاشته!!!
برم بخونم ببینم کجاها رفته
بعلههههه ... بفرمایید
به به چه عکسایی گرفتی!!!!
اون دریای کجا بید اونوقت؟
ها بندر ترکمن بید!!!
چقد قشنگ بید این عکسا
ها خوشمان آمد
کلا شمال خیلی قشنگ و با حال بید
بعله دیگه .. یه ایرانه و یه شمال
فک کنم لاغر شدی محمد
چند کیلو کم کردی؟
آب و هوای شمال بهت ساخته ها!!
عجب آب و هوایی داره شمال
به به
جنگل
کوه
دریا
حالا میشه بگی اراک چی داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمیدونم والا ... تازگی ها وزن نکردم
اراک یه رودخونه خشکه داریم اندازه ی تموم جنگل و کوه های اونجا !
این دیگه آخرین نظرمه.حالا میخوام برم پستو بخونم.
بازم میام.
راستش دلم واسه این شیطنت ها لک زده بود
کلی کیف کردم.
خدا قوت واقعن !
سلللللللللللام!
چقدر با حال......
حسودیم شد......
منم شمال میخوام.......
!
بابا خوشتیپ.......
عینکشو.
......کلاهشو.......
!
به نظر از این آدمای باحال و مهربون میاد......
!
.....دوسشون دارم......مخصوصا اون دوتا کچل
........مهستی
.......خدا بیامرزدش
......اصولا آهنگاش قشنگه.......!
واااااااااااااااای جای من خالی........
اصلا فکر نمیکردم این شکلی باشی........
چقدر بابات عزیزه........
tm bax.
سلام ... جددن برو یه کامنت واسه مدیر بلاگ اسکای بذار ، قول میدم تعداد آیکونشو هی افزایش میده !
خیلی جالب بود.
من ناهارخوران رفتم
شبهای جمعه اونجا خیلی شلوغ میشه.
ما یه شب اونجا خوابیدیم البته تو ساختمان منابع طبیعی.
خیلی قشنگ بود و خیلی هم خنک.
ولی تا حالا بندر ترکمن نرفتم انشالله برنامه ای خونواده بذارن تا بریم.
بهرحال خوشحالم که بهت خوش گذشت.
ممنونم ... ایشالله یه برنامه بذارین برین ... خیلی جالبه بندر ترکمن
سلااام بچچه
اولن که ذاتت خرابه بچچه چیکار به حیوونا داریییییی...بذار لذتشونو ببرن
دومن بابا عکسسس ...بابا محیط زیست ...بابا عاشق...
سومن من چن باری گرگان رفتم جای خیلی قشنگیه خداییش ...نهارخورانشم که حرف نداره ...جنگلای بکرم که دیگه دیگه ...
خوبه که خوش گذشته ...حالا سوغاتی من چی میشه ؟؟؟اومدی مشهد حتمن با خودت بیاریاااااااااااااااااا
سلام بچچه جقل

اولن من کاریشون ندارم ... خو شب لذتشون رو ببرن !!
دومن ماییم دیگه ... اما کی عاشق شده ؟!
سومن بعله ...
برو رد کارت ببینم ...
اون آشورا ده، ده ما ببخشید جزیره ماست ! باید برم یه سرچی کنم تو فامیل و اجدادمون ببینم کدوممون اونجا رو کشف کرده ! آخه خیلی شبیه فامیلیه مائه !
من عاشقققق تیپای ترکمنی ها هستم، خانوماش خیلی لباسای خوشگلی می پوشن ، مخصوصا روسری هاشون ..
ما چند سال پیش رفتیم که هواش خیلی شرجی بود ، دیه توبه کردم که برم ، ولی در کل خوب بود ..
همیشه به خوشی
جددی میگیی ؟!

آره انصافا ... به چشم خواهری همشون خوشگلن ماشالله !
الانم اونطوری بود ... خیلی داغ بود !
ما به آرزویمان نرسیدیم!
آرزوت چیه ؟!
مرسی مملی
عکسا خیلی خوب بود
ولی خداییش چرا تا تو رو می بینن یاد جفتگیری میفتن ؟
این سوال خوبی بود که پرسیدی
ممنونم بابابزرگ جان ...
همینو بگو ... نمیدونم چ مرگشونه !
1- شاید به خاطر جذابیت نگاهتون حیوانات باحال میشن!!
2- خوب اول آشغال ها رو برمیداشتین بعد عکس می گرفتین
3- سفرنامه نویسیتون جالبه،زیادی خلاصه اما مفید!
4- حالا فهمیدین من کدوم رهام؟
۱ . نه بابا ، من همش عینک دودی میزنم ، پس اون نیست !!
2 . راس میگیا !
3 . ممنونم
4 . نه هنوز ! یه رها بانو داشتیم حذف کرد رفت ، قبلش هم تهدید کرد اگر اس بدین پس گردنی رو خوردین ! ما هم جرات نکردیم چیزی بگیم ! ولی دورا دور احوالش رو جویا میشیم ... اما شما رو هنوز کشف نکردیم کی هستین !
همیشه به سفر و خوشی
ناهار خوران وقتی مه میگیره خیلیی قشنگ میشه
ممنونم فاخته بانو ... کلن شمال زمستونش یچی دیگه هست
من فقط یه خواننده وبلاگ!!! وبلاگ ندارم! اما عشق وبلاگ خوندن مخصوصا وبلاگ شما!
اول آنی دالتون رو شناختم از طریق پست سفرنامه اش رسیدم به مارکوپلو....مارکوپلو درمورد شما نوشته بود و استیل خاصت.... !
منم اومدم سراغ شما
اولین نظری که نوشتم مربوط بود به پستی که رفته بودی حراست دانشگاه...
اونجا هم از من پرسیدی کدوم رهام!
آقا م ح م د نمیدونم چرا اما من با خوندن مطالبت حس خوبی بهم دست میده شاید بخاطر اینه که هرآنچه از دل برآید بر دل نشیند.....همیشه احساس میکنم تمام حرفات با یه وسواس خاص تو داشتن صداقت مینویسی
بهت تبریک میگم....
در ضمن من هروقت صدای علی عبدالمالکی رو میشنوم شدیدا یاد شما می افتم و اون استیل خاص اسمت(م ح م د) میاد تو ذهنم
امیداورم همیشه سلامت و شاد باشی وهمیشه آپ...
دیگه از من نپرسی کدوم رهام که...
ممنونم ، شما لطف دارین ...

بالاخره یه خواننده ی نیمه خاموش پیدا شد !
چشم ، دیگه نمیپرسم ... آخه رها زیاد داریم آدم قاط میزنه
دلم برا دریا لک زدههههههههههه
عکسا زیبا بود:)
منم همینطور !!
هیش کجا دریای رامسر رو نداره
بابا خوش تیپ! خب می بینم که حسابی صفا کردی...ایشالا که سال دیگه دوتایی با عشقت بری شمال بلند صلوات بفرست...
اللهم صل علی محمد و آل محمد
دومی رو بلند تر برفسسسسسسسسسسسسست
اللهـــــــــــــم صل علی محمد و آل محمد
لال نمیری سومی رو بلند تررررررررررررررررررررررررررررررررر
اللهــــــــــــــــــــــــــــم صل علی محمد و آل محمد
حرف عشق اومده وسط ، چهارمو از ته دلت بگووووووووووووو
اللهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم صل علی محمد و آل محمد
سلام
از اونجا تا تهرون مهستی گوش کردی ؟
سرگیجه نگرفتی یه صدای جیغ تو گوشتون بود ؟
اگه من تو ماشینتون بودم خودمو پرت میکردم توی دره
یه بار زمان دانشجویی داشتم میرفتم دانشکده تابستون تو گرما وترافیک شدید روی پل کالج ماشین مونده بود.
ازرادیوهم مهستی داشت جیغ میکشید وآه ناله میکرد باور کن انقدر حالم بدشده بود که میخواستم درماشینو باز کنم خودمو ازبالای پل پرت کنم پایین .
اصلا تحمل شنیدن صدای خواننده های زنو ندارم .زود خستم میکنند . زهرا هم مثل خودمه .
سلام خانوم دکتر ... راستش من از خواننده های زن خوشم نمیاد ! اما تازگی ها از مهستی خیلی خوشم میاد ! یعنی کلا با حس میخونه ...
اما خب مردا یچی دیگه ان ... مثه داریوش ...
سلام محمد جان



ایشالا همیشه به سفر و گردش و اینا ....
عکسات خیلی قشنگ بود .....
چقدر لاغر شدی ؟!؟؟!!!
ایول محمد دیگه یه لنگه در نیستی ... هستی ؟؟
بابات هم خیلی به دلت راه میادااا ....
آهنگ مهستی هم ریتمش کند بود ... به درد مامان باباها میخورد !
سلام خاله جان ، ممنونم ...
آررررررررررره ، یعنی قبلا لنگه در بودم ؟!!!!
ممنونم ...
آهنگش ولی قشنگ بود ... نبود ؟!
بابای منم همیشه می چسبه به آهنگای مهستی !!
وقتی هم رپ گوش کنیم ..هر دفعه آهنگو قطع می کنه می پرسه : " یعنی الان می فهمی اینا چی میگن ؟!"
کلا این مهستی خانوم ! زیادی طرفدار داره :دی مشکوکه :دی
مررررسی بابت تبریک
آره ، منم مشکوکم بهش !!!
خواهش میکنم
چه جای با صفایی
خوش بحالت
ایشالله که پیش بیاد بری
وای چقد دلم قایق سواری خواست ! عکس آخر یه حس قشنگی داره، از این آخریبیشتر از به خوشم اومد !
+سلام آقا محمد !
دماوند خیلی قشنگ بود ...
سلام ... شب بخیر ، ببینم امشب چه میکنیم ها ... دوس دارم بزنیم سپاهان رو له کنیم
آقا م ح م د شماره هنوز دریای بندر دیلم تو استان بوشهر رو نرفتی ببینی که میگی هیچ جا دریای رامسر نمیشه؟!
اون دریا با اون ساحل زیبا یه حس خیلی عجیبی بهت میده
اونهایی که هم دریای رامسر رو دیدین و هم دریای بندر دیلم رو میدونن من چی میگم!
بوشهر اومدم اما یادم نیست ! یعنی خیلی سال پیش بود ... اما کیش رو همین چند سال پیش رفتم ، قبول دارم خلیج فارس خیلی شفاف تر و زلال تره اما من شمال رو خیلی بیشتر ترجیح میدم !
چون هم دریا داره هم جنگل اما اینکه از لحاظ تمیزی و اینا مطمئنا قابل مقایسه نیستن و جنوب یچی دیگه هست ...
تو جنبه مسافرت نداری بچه
هی اون قلبت هر جا میری واسه یکی تالاپ تولوپ میکنه
از مهستی هم ممنونم که مارا سر کیف آورد
فقط نمیدونم چرا این قلب تو اراک جا نمیمونه استاد نینا ...
با خانوم دکتر موافقم خواننده زن هم هایده و شکیلا البته شکیلا صداش خیلی جیغه اما مضمون ترانه هاش قشنگه...
عکسها برام باز نشد...
مهستی اما خوبه ها خانوم معلم ...
جددن ؟! از پیکو فایل آپلود کردمممممما ... چرا باز نشد ؟!
امشب اومدیم که نظر بذاریم!
خب دیشب عکسا وا نشد!
امشبم وا نشده ها!ولی ما سرمون شلوغه خب!!!!
بابا عینک!بابا کلاه!بابا بابا!!!
میگم نیفتادی تو آب یکم بهت بخندیم؟؟!!!
خوبه منظره انتخاب کردی عکس بگیری!اگه میخواستی منظره ی زباله انتخاب کنی چی میشد!!!!
فک کنم دیال آپی ها نشون نمیدن !
برو رد کارت بنم ...
بابا محدثه همه جا خیلی کثیف بود ، اصلن اوضاع عجیبی بود ...
سلام دایی جان خودمان..

بالاخره سالی یه بار میای به شمال سلام میگی
ولی جدای از زیبایی وادمهای باحال گلستان اون میوه های کنار خیابون که تازه از باغ چیدنا یه چیز دیگست!مخصوصا خیار بوته ایی و آلوچه و توت فرنگی!!البته دوتای آخرش الان فصلش نیست
بگذریم
ایشاا.. همیشه به عروسی..
ببخشید منظورم ایشاا..به سفربود
سلام خاله جان زهرا ...

علاوه بر سلام یه خوبی هم اضافه میکنیم بهش !
آره ، خیلی خوب بود ...
ممنونم ... همون اولی بهتر بود
تا الان که نیمه اول تموم خبری نشده، چد جا داداش وحید تو دروازه خالیه
ناراحت نباش حالا ... تا وقتی سید تو دروازه هست خیالم راحته
سلام و حال شوما چطوره و اینا..
اوووووو خیلی وقت بود نیومده بودم حال و احوال پرسی..
وای که چقدر این روستای زیارت قشنگه..
سلام خاله جان عاطفه ... ممنونم ...
ها خیلی قشنگ بود
به نام خالق..

سلام ..
خوبی خوشی سلامتی؟!
به پس خیلی بهت خوش گذشته..
من که خیلی آهنگ گوش نمیدم.. اگرم گوش بدهم عمرا آهنگی که خواننده اش زن باشه گوش بدهم..پس در این مورد ..
ولی من قبلا ها شاید خیلی عشق سفر داشتم اما الان دیگه نه خیلی.. این چیزا دل خوش می خواهد پسر خوب..
گرگان هم شهر دوست داشتنیه.. من جاده اش رو خیلی دوست دارم هربارم از اونجا رد میشم هنوز انگار اولین باره یهسره خیره میشم به جنگل ها و درختهاش..
گمونم همونجا بوده که من تا حالا گراز دیدم.. اومده بود بالای سر بابام که طفلکی خواب بودن.. اما خودش رفت.. حالا که فکر می کنم می بینم خیلی ناز بود..
خوب خیلی حرف زدم..
میگم م.ح.م.د اگه من نیام وب شما .. شما اصلا نیای ببینی من زنده ام یا مرده..
شوخی کردم راحت باش..!!
التماس دعا ماه رمضون..
موفق باشی و خوشبخت!
سلام ... ممنونم ...
چرا آخه ؟! اما آدم با سفر به خیلی چیزا میرسه ...
آره ، جادشم قشنگ بود انصافا ...
شرمندم ب خدا ... الان میام ! ممنونم ...
خوشحالم که در گرگان به شما خوش گذشته .
بهههههههههه ، ممنونم ... دم شما گرگانی ها گرم
بعدشم این بحث صدا و اینا چیه که خانوم معلم راه انداخته ! بذار آهنگمونو گوش کنیم واحه بانو ! جیغ که هیچی !اصلن جیغ بنفش. بی خیال بابا ! ممد بدو مراسم افطار رو راه بنداز الان ملت بعد عملیات جفت گیری خسته تشریف میارن !
آخه جایی که بودیم اصلن انتن نبود نیما ...
تو زن ها رو دوس داری مگه ؟! یعنی خواننده های زن رو !
برو رد کارت ... بچچه جقلا خجالت نمیکشن جفت گیری میکنن ، حالا براشون افطار هم ببرم ؟!
سلام جناب محمد کوپولو!!!جای دیگه ای نمونده تشریف ببرین احیانا؟!!!
منم مهستی رو خیلی دوست دارم..البته قبلش عاشق مرضیه هستم!
اون "یکی از عزیزترین های زندگی"تون رو میشه معرفی کنید آیا؟!!
ضمنا اون اردکها خیلی خوشتیپن...تو کارای خصوصی اردکها دخالت نکن..خوبیت نداره!
عینک دودیت اصله؟شبا که میخوابی کجا میذاری عینکتو؟
سلام ، اولا کوپولو نه پلو ! میشه محمد پلو !

ها مونده ، اگر خدا بخواد کرمان و بندر عباس و زاهدان بریم کل شهر های ایران رو سیاحت و زیارت فرمودیم !
اگر میخواستم اسم ببرم خب تو متن اسم میبردم ! والا با این نوناتون
من کاریشون نداشتم ... اونا تا منو میبنن کار دارن !
بعلههههههههه ، میذارم رو چشمم که نور کوچه اذیتم نکنه
کلی از خوندن این پست و دیدن عکسهاش لذت بردم مرسی محمد ناهارخوران بودم خیلی جای دلچسب و عالیه ... تقصیر تو نه اون حیوونی ها ... فکر کن میفهمی چرا !
کلاه هم بهت میاد چرااااااااااااااااااااا که نه
آهنگ مهستی چرا آخه بابا جون ٍمحمد ... خوراک جاده استینگ و ریچارد ماکس و پینک فلوید حتما خوشتون میاد
اوه اوه ! ببین کی بعد از سالها سر زده این ورا


دخترخاله یچی بگو بدونیم چیه خو ... !
السلام علیک یا دختر خاله جان سپیده ! راه گم کردی ؟!!!
ممنونم ، خیلی خوبه دخترخاله ...
اینایی که گفتی الان چی بود ؟! اهنگن ؟!
حسابی خوش ش ش ش گذشته محمد خان جان..........نهارخوران که زیاد رفتیم ما..
اما قراره با دوستان طرفای ترکمن اینا
بریم....با این اوصاف شوما بیشتر
قلقلکمان آمد که زودتر تر تربرویم
سفرنامه ات و عکس هایت
خووووووووب بودندد د د
یاحق...
بعله سرکار خانوم آوا بانو خانوم جان ! البته اگر بذاری مهر ماه و اونورا بری به نظرم خیلی بهتره ... کلن شمال پاییزش خیلیییییی میچسبه لامصصب !
سلام...چهارشنبه عکس ها باز شد من حس نظر گذاشتن نداشتم الان اومدم نظربذارم عکس ها باز نمیشه وبلاگه داری؟
گرگان محشره اول واسه خاطر مردم محشرش بعدم واسه خاطر این که من گرگان خیلی دوست دارم (دلایل قانع کننده )
ان قد ر خوش میگذره ساعت 10شب بردارن آدم به زور ببرند ناهارخوران گردی بعدم گیربدن بریم این روستاییی که امامزاده داره همین نزدیکی هاست خداروشکر تا روستاهه نرفتما
سلام ... برو رد کارت ، تقصیر وبلاگ من نیست ، تقصیر روستای مشهده که نتش ذغالیه !!
نکنه اصالتن واسه اونجایی ؟!
همون روستای زیارته دیگه ، از نهار خوران بری بالا میرسی اونجا ، البته شبش رو نمیدونم اما روزش که خیلی قشنگ بود
چه سفری بوده ها . من الان از اون جنگلها و دریا میخوااااام
عکسهات خوشگل بود، مرسی .
ایشالله فرصت بشه بری دلارام ..
ممنونم
به عکست که نمی خوره عامل محرک باشی ... مظلوم میزنی ... مگه اینکه چراغ سبزی چیزی ...
که تا می بیننت ... بعلــــــــــــــه دیگه
شماهم بعلـــــــــــه
والاااااا ...
این پروسه tm و مهستی خیلی جالب بود... خوب لم همدیگرو بلدید پدر و پسر
آره بابا ، کلن پسر خوب و مظلومیم


البته بعله که از طرف من نه ! اما از طرف رو به رو بعلههههه !
آره دیگه ، قرار داد بستیم اینطوری کار کنیم از این ب بعد !
سلام
دوست عزیز اولا گرگان هزار جای دیدنی دارد که شما معروفترینش رو رفتید. باید از قبل با دوستان گرگانی هماهنگی می کردید. هزار پیچ را می دیدید بناهای قدیمی و تاریخی را می دیدید. از طرفی گلستان معروف است به جنگل های بکر، آبشارها و رودخانه ها. این بار که خواستید بیایید. از طرفی بندر ترکمن طرف گنبد این ها نیست. کلی فاصله دارند با هم. گرگان که رفتید لااقل خلیج گرگان را می دیدید. گنبد خودش بازارچه دارد. میل قابوس بن وشمگیر دارد. ازادشهر و رامیان پر هستند از ابشار و رودخانه و جنگل های رویایی که بهاران پر می شوند از گل و شکوفه های سرخابی درختچه های سنبل و کوه های جنگلی اولنگ که همیشه مه گرفته و دست نایافتنی است. آتشفشان خاموش قلعه میران و مکان های باستانی ثبت نشده اش. بندرگز زیبا و غروب های رویایی اش را می دیدید. آق قلا و تالاب هایش و کردکو و کوه های جنگلی اش. علی آباد و گم شده ی کتولش که سد زیبای پای کوهش منظره ای فراموش ناشدنی دارد. تقریبا هیچ جایی از گلستان را ندیدید و بهره ای نبردید. این بار که آمدید مشورتی بکن برادر من!
سلام ! دوست عزیز میدونم ! ما یکی از فامیل هامون گرگان زندگی میکنه اما به خاطر کمبود وقت دنبال مکان دیدنی تو شهرش بودم که گویا اکثر جاهای دیدنیش خارج از شهز بود ...
گنبد رو نرفتیم اما بندر ترکمن رو چرا ..
ایشالل دفعه های بعد که وقت بیشتری داشتیم
نامرد !
بی وفا !
این چه وضعیه ؟
خوب تو هم بیا به ما نظر بده !
چطورت میشه ؟
راستی چقدر مردم کثیف کردن ژارک رو !
یه چیز دیگه لا اله الا الله نه لا اله الی الله !
دیگه اینکه سفرتون خیلی محشر بوده !
توی ژست قبلی که وقت نکردم نظر بدم دو تا نظر دارم !
۱) چه ارادتی به مشایی داری که ۳-۴ بار اسمشو گفتی ؟
۲) یکی دیگه اینکه از چند سالگی روزه شدی ؟
منتظرتم !
اگه نیایی وبلاگم بصورت مجازی میکشمت !
میام خب ! حالا چرا میزنین ؟!

الان اونو گفتی بگی مثلا خیلی قرآن و اینا بلدی ؟!
خب دیگه ، رییس جمهور آینده است و ما هم ارادت ویژه داریم ...
از 12 سالگی ...
خیلی خب میام
سلاااااااااااااااااااااام
سلاممممممممم دخترخاله جان
[:سلام عکسات اصلا باز نمیشن
سلام ... ای بابا ، از پیکو فایل آپلود کردم که