کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

استاااااااااد ! بفرمیو ! بگیو !

 

امروز که رفتم وبلاگ کیانا ، دیدم یه بحث جالب رو انجام داده و بر طبق ارزشیابی سایت  

دانشگاه که ازشون خواسته درباره ی استاد ها نظر بدن اومده اونجا نظرشو گفته ...  

هرچند قالب وبلاگش باهام مشکل داره اساسی ، هم دیر وا میشه هم اینکه من نتونستم 

کل مطلبشو بخونم ، چون فقط پاراگراف اولش بود که وا شد ...  

( یه فکری کن کیانا ... به کامنتدونی نرسیدم که بهت اطلاع بدم )

با اجازه ی خودش و با حق رعایت کپی رایت و این چیزا ! من هم این کارو میکنم ... 

چون دیگه آخر ترم هست و باید یجوری حلالشون کنیم دیگه ! 

 

۱ . آقای م . ر استاد اصول حسابداری 3    

 

آقای ر ، کلا نه تنها ما و بچچه درس خون ها ، بلکه خودشم نمیفهید چی داره درسمون میده ! 

فقط میرفت پا تخته ، با اون خط عجیب و منحصر به فردش مینوشت و میرفت ... 

بعد کلاس زیاد پیشش رفتم واسه مخ زنی و این حرفا ... نمیدونم تاثیر داشته یا نه ! 

الان هم به شدت دنبال یکیم بیاد سفارشمو بکنه چون اگه نکنه 5/3 هم نمیشم !! 

کسی "  آقای ر " رو میشناسه ؟!

یبار هم سر کلاسش موشک درست کردیم بردمون پا تخته هی تیکه انداخت و بچه ها هم  

هی هر هر کردن ! نامردا ... همکلاسی ها هم همکلاسی های قدیم 

 

 

2 . خانوم ف . پ استاد پول و ارز بانکداری ... 

 

الان من چی بگم از خانوم پ ؟! بگم گل بود ؟! بگم به معنای واقعی کلمه استاد بود ؟! 

بگم ماه بود ؟! ( البته نه از اون ماه هایی ک بعضی ها میذارن تو وبشون ! ماه یعنی خوب ! ) 

بگم بهترین استادمون تا حالا بوده ؟! خب هرچی بگم کم گفتم دیگه ... 

2 ترمه که باهاش درس دارم ، ترم پیش توسعه ی اقتصادیو شدم 18 و این ترم هم ایشالله 

پول و ارز رو بالا میگیرم ... 

خانوم پ به دلیل اینکه همسوی حراست و مدیریت دانشگاه نیست عضو هیئت علمیش نکردن  

و به جاش یکیو که استاد " پاچه خواریه " عضو هیئت علمی کردن !

 

3 . آقای م . ش استاد حسابداری صنعتی 1  

  

برعکس خانوم پ ایشون مخش شیش و هشت میزنه ... 

کلا قاطیه ، خانومش هم استاد دانشگاهمونه ، میگن اونم قاطی تر ... 

احتمالا بچچه ی اینا قاتل از کار در میاد ... خدا به دادمون برسه ... 

روز اول اومد گفت به خدایی که میپرستیم و این حرفا مدیر دانشگاه هم بیاد سفارش یکی رو 

کنه بهش نیم نمره هم نمیدم !  

خب نده ! به درک ... آخرش که چی ؟! 

منم دیدم اینطوریه زدم درسشو حذف کردم ، ترم بعد با یکی دیگه برمیدارم که سفارش  

پذیر باشه ... 

از همینجا از تمام استادهایی که مثه ایشون میمونن خواهش میکنم تغییر رویه بدن وگرنه 

روزی هزار تا بد و بیاره از هزار نفر میشنون ... مدارکشم تو اس ام اس هام موجوده ... 

 

4 . آقای ف استاد ریاضیات 2  

 

ایشون به جای اینکه بازیگر بشه اومده استاد شده ... 

از بس خوشتیپه لامصصب !  

نه فقط دخترا ، که پسرا هم عاشقش شدن ... 

به نظر شما قصد ازدواج نداره ؟! 

درباره ی درس دادنش نظر نمیدم چون فقط سر کلاس نگاش میکردم !  

 

بقیه ی درسا هم استادها تکرارین دیگه ... یعنی همین 4 تای بالایی ...  

 

پی تولد نوشت : حنانه ی فلوت زن تولدت مبارک ... 

 

پی تشکر نوشت : مرسی از بچه هایی که این روزا جویای احوالات ما بودن ! 

خدا رو شکر بهترم ... امیدوارم بتونم یروزی یجایی قدردان محبت هاتون باشم . 

   

پی لینک نوشت : این پست از رضا رو هم بخونید ...  

شاعر میفرماید ، گل گفتی آی گل گفتی ... مثله یک بلبل گفتی ... 

بچه بودیم خوش بودیم ... سوار لاک پشت بودیم !