مسلما جامعه ی وبلاگ نویسی ما یک جامعه ی خیلی کوچیک از جامعه ی واقعی ماست ...
میشه تو وبلاگ نویسی خیلی از مسائل ساده و پیچیده ی دنیای واقعیمونو ببینیم ...
چند روز پیش اتفاقی رسیدم به یک وبلاگ که دیدم مدیر اون وبلاگ یک پست نوشته و به
اصطلاح " دکتر شریعتی " را نقد کرده ... البته کارش از نقد گذشته بود و به توهین رسیده بود
من از دکتر شریعنی چیز زیادی نمیدونم ، اما مطالبشو دوس دارم و برام جالب و جدیده ...
پس هیچ حساسیتی روش ندارم ...
تو اون پست حدود 45 تا کامنت برای مدیر اون وبلاگ ثبت شد بود ، من کامنتارو دیدم حدود
42 ، 43 تا از کامنتها نقد یا توهین یا بدگویی از دکتر یا تعریف از اون پست نویسنده بود ...
کامنت گذاران اون پست هم دقیقا کسایی بودن که تو لینک طرف اسمشون بود ...
اینو مطمئنم ، اگر همون نویسنده یک پست میذاشت و از دکتر شریعتی بت میساخت و ازش
تعریف میکرد ، همین تعداد کامنتها با همین اسمها تعریف و تمجید از دکتر شریعتی بود ...
میشه به این موضوع خیلی راحت پی برد ، مثالش وبلاگ های خودمون ، شاید خیلی هامون
خیلی خوب مینویسیم که بشه همش ازش تعریف کرد اما انصافا جای حتی یکذره نقد هم
نیست ؟!
کامنت گذاشتن تو وبلگها شده مثال " گر میخواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت باش ... "
شاید یکیش خود من ، من خیلی کم تو کامنتا بحث میکنم و مثه خیلی های دیگه تعریف از
اون پست خاص میکنم اما مطمئنا اگر از یک مطلب خوشم نیاد اصلا واسش کامنت نمیذارم ...
نقد کردن چیز بدی نیست ، میشد تو همون پست دکتر شریعتی یک بحث خیلی قشنگ بشه
و مخالفها و موافقها با هم بحث کنن اما اینم مثه خیلی از چیزای دیگه عادت شده گویا که هر
وبلاگ میری باید برای نوشته ی نویسندش " به به چه چه " راه بندازی و اگر یک نقد کنی و
حتی یک بحث بر خلاف اون راه بندازی به بدترین چیزها تو اون وبلاگ متهم میشی ... !
سلام !
چی بگم...
معمولا آدمهایی که تو وبلاگها لینکند،خط فکریشون یکیه؛اما در مورد دکتر شریعتی نمیشه که اینطور بشه؛هر چی باشه دکتر شریعتیه خب...
پ.ن:ای داداش بد!پس اونجاها که نظر نمیذاری از مطلب خوشت نمیاد؟!
باشه...
آبجی خانوم هرچقد هم همفکر باشن دیگه تا این حد نیست به خدا ...

پ.ن : نه به جون خودم ، منظورم اون نبود به خدا
مظورم اینه که به جای اینکه سی ام بذارم تعریف کنم سعی میکنم کامنتی نذارم
علیک سلام !!!!
سلام رفیقم ...
سلام رفیق !!!!
خدت که میگی یه نمونه کوچیک از جامعه بزرگتر ....
خب معلومه همینه ... کافی یه نگاه ساده به دور ورمون بندازیم اینکه ما چقدر استعداد داریم ... در بزرگنمائی ها کوچک نمائی ها ...
در غلو کردن .....
کافیه از یکی خوشمون بیاد ... در حد خدا میبریمش بالا .. اما کافیه از یکی خوشمون نیاد ... همچین میکوبونیمش زمین ... که از صدجا فرقش میشکنه ...
مفهوم انتقاد ... قضیه خاله خرسه است ......
میزنی له میکنی طرفو باهاش ....
سلام رفیقم ... کاملا قبول دارم ...
متاسفانه همین شده ، بعضی موقع ها هم بت میکنیم بعد با کله میندازیمش زمین ...
از این نظر هم متاسفانه عقبیم
سلام ممد جون ! حرف دلم بود دادا !
میدونی یه نکته ای هست :
همه ی ما اول میایم که فقط بنویسیم واسه خودمون ، بعد کم کم سعی میکنیم از این نوشتن یاد بگیریم و یکی از بهترین راه ها برای یادگیری در دنیای مجازی ، همین کامنتدونیه ! من خودم دوست دارم حتی اگه یه متن طنز هم مینویسم ، یه نفر پیدا بشه و نقدم کنه و بگه که اینجاش اشکال داشت ! اینجوری تویه حرفام و رفتارم و نوشتنم من یه چیز جدید یاد میگیرم !
البته ممد باید حواست باشه که نقد و انتقاد ، نیازمند به یک فاکتور مهم به اسم جنبه و شعوره ! اگه تو جنیه ی انتقاد نداشته باشی پس ناراحت میشی و کلا نمیشه نقدت کرد !
سلام نیمای خودم ... 4کریم
نیما ، دقت کردی هرکدوممون که یک پست مینویسیم به هم میگیم چطور بود ؟! این برای من خیلی مهمه ، چون نه من با تو نه تو با من رودرواسی نداریم و هرچی باشه رک و راست بهم میگیم ... از این نظر خیلی خوشحالم ...
کاملا موافقم ، میگم دیگه متاسفانه همه نقدو با توهین اشتباه میگیرن ، به نظرم هنوز جامعه ی ما چه واقعی چه مجازی تحمل انتقادو نداره ... درحالیکه واقعا نقد کردن میتونه یک هدفو به درجه ی عالیش برسونه
عزیز دلمی
ولی دوست عزیز گلم !
منو نقد کردی ولی از گل کمتر چیزی بهت نگفتم.بیرونت هم نکردم که هیچ منت کشی هم کردم ورد پایت راگرفتم وباز پیدات کردم.واز نقد کردن افرادی از نسل امروز از من نسل دیروز بسیار لذت هم می برم.
وچون دوستم" سید محمد" عزیز میگم " زنده باد مخالف من"
دکتر جونم عزیز دلمی ... به خدا غیبت من به خاطر اون مسائل نبود ... من شما رو خیلی دوس دارم ، چون حرفارو گوش میدین ، این برای من خیلی مهمه ... شما عزیز دل منی
همیشه با اشتیاق خاطرات قشنگتونو میخونم ... همیشه
جمله ی محشریه ... کاش همه بهش گوش کنیم
بله رسید.
ما خیلی مخلصیم
مرسی دکتر جونم ..
خیلی دوست دارم برگردی زمانی که پرشین خراب شده بود و تو زیر و بالایی مدیر رو به فحش گرفته بودی و تازه آدرسش رو می دادی که برین بچه ها بهش فحش بدید!امیدوارم یادت نرفته باشه!
در واقع تو هم می تونستی خیلی راحت نقد کنی وبلاگ داریو اماترجیح دادی توهین کنی!
مسئله تو هم نیستی!همه اینجوریم!یادمه بلاگفا که بودم یک پست نوشتم اولش گفتم نژاد پرستی کاره بدیه و نباید ما انقدر به فرهنگ خودمون بنازیم!بهد تو پاراگران بعدی دقیقا خودم کارایی رو مه گفته بودم رو انجام دادم!راجب عربعا بود و شروع کردم بی فرهنگ و سوسمار خور صداشون کردن و شروع به توهین!
کلا یه سوزن به خودمون زدن یه جوالدوز به مردم سیاست خوبیه
آره سیروس ، یادمه ، اما اولا این نوشتنه ی درون متن خودمو ببین :
" شاید یکیش خود من ، من خیلی کم تو کامنتا بحث میکنم و مثه خیلی های دیگه تعریف از اون پست خاص میکنم ... "
من تو این پست اصلا از راه و روش خودم تعریف نکردم ، خود من هم مثه خیلی های دیگه تو پست خودم نقد شدم اما درباره ی اون موضوع راستش من ربطشو نمیدونم ، من گفتم چرا باید همش از متن یک نویسنده که دوستمون هست تعریف کنیم ؟! مثلا زدم دکتر شریعتی ، من کاری به توهین های درون کامنتی ندارم ، گفتم مطمئنم اگر همون نویسنده میامد تعریف میکرد از دکتر دقیقا همون کامن گذارا میامدن تعریف میکردن ...
سلام...
خوبی؟؟؟
خوب منم دکتر شریعتی رو دوست دارم خودشو خیلی نمیشناسم اما نوشته هاشو خیلی دوست دارم...
میدونی افرادی که توی لینک هامون هستن اکثرا کسایی هستن که طرز فکرشون نزدیک به ماست!!
میدونی من برای لینک کسی شاید شده که رفتم از اولین روزی که وبلاگ مینویسه خوندمش!!بعد لینکش کردم.اما من فقط تعریف نشنیدم خیلی ها انتقاد هم کردن!!
سلام ، ممنونم ...
یعنی انقد هم فکرن که مثلا دکتر شریعتی که یک مقبولیت خیلی عام داره باید یهو از طرف همه نقد شه ؟!
راستش من اینطوری فک نمیکنم ... چرا اگر اون نوشته سیاسی بود قبول میشد اینو گفت اما وقتی اینطوریه بعید میدونم ...
می دونی اینکه چرا همه معمولا موافقن؟


فکر کنم ملت حوصله ندارن توی بلاگستان هم بخواهن بحث کنن
مثلا تو اگر راجب احمد شاه مسعود بد بنویسی من میام می گم خوب بود و عالیو این چیزا!در حالی که احمد شاع مسعود از شخصیت های محبوب منه و اگر جلوی روم بگی گردنت رو می شکنم
این اعترافاتت منو کشنه سیروس ...
آره ، موافقم ... ملت نون ندارن بخورن حالا میخوان بیان تو وبلاگ بحث کنن ! والا
سلام . این پستت خیلی خوب بود محمد جان به به چه چه!!!
نه به خدا راست میگم فقط یه مشکلی که پیش میاد اینه که من از این به بعد دیگه واست کامنت نمیذارم!!!
نه به خدا اینو دروغ گفتم!!!
ولی جدا از شوخی از این به بعد سعی میکنم منصفانه کامنت بذارم هرچند فکر میکنم تا حالا هم همینطور بوده ولی خب از این به بعد بیشتر دقت میکنم...
میگم دوست داری وبلاگ اون طرف رو بدی بریم بزنیمش!!!
آخه : میگفت به وقت بحث سقراطم من / از قدرت بحث خویشتن ماتم من/ دیروز کتک زدم یکی را سر بحث! / البته نکشتمش دموکراتم من!!!!
سلام رفیقم ... من بالاخره نفهمیدم تو کدومو راس میگی کدومو دروغ میگی ...

ایول ... شعر عالی بود ... دمتتتتتتتت گرم
والا خیلی دوس داشتم لینکشو بدم بچچه ها برن بخونن اما یادم نبود کدوم وبلاگ بود ، چون از بچچه های خودمون نبود ، هرچی گشتم آخرشم پیداش نکردم
سلام حج محمد
حالت خوبه پسر گل؟
منم با حرفات موافقم
امتحاناتو چیکار کردی؟
بروزم
بهههههههه ، سلام حج خانوم راضیه خانوم ... مرسی خوبم
چاکریم ، هی داریم میدیم ، خوب بوده تا اینجا خدا رو شکر
به روی چشم ، حتما میام به به چه چه راه میندازم
به به چه چه عجب پستی
به به عجب پسر گلی
به به چه وبلاگ قشنگی
به به چقدر این شتر مرغه بهت میاد
ایول استاد نینا ... مثال بارز این پست این کامنته !!
این به به و چه چه ها بیشتر برای جذب مشتریه . یعنی من از تو تعریف می کنم تا خوشت بیاد از من و بیای به وبلاگ من و همینطور الی آخر
بعلههه ، کاملا موافقم ... یکی از دلایلش قطعا همینه
سلام
ما ها حتی توی دنیای مجازی هم اخلاق خاص خودمون رو داریم .
البته من سعی کردم کمتر مجیز کسی رو بگم . هر وقت لازمه یا در مورد مطلب نویسنده چیزی ننوشتم و یا اینکه نظر خودم رو گفتم .
بدبختانه چند وقتیه هر کسی هر چی به ذهنش میرسه به دکتر شریعتی منصوب می کنه . بعضی ها برای ادعای مدرنی کردن ازش نقل می کنن و بعضی های دیگه هم برای ادعای پست مدرنی مثلا نقدش می کنن .
البته این هم توانایی کسی مثل شریعتی که صاحب فکر و اندیشه است رو نشون میده که حتی بعد از ۳۰دسال هم اندیشه هاش خاموش نشده و موافق و مخالف داره .
سلام هم ولا ... کاش همه واقعا نظرشونو بگن و همش تعریف کردن نباشه ...
متاسفانه برای بالا رفتن بازدیدشون حاضرن هرکاریو بکنن ، اون متن فوق العاده مسخره بود ، و همش توهین ، کامنتاش بدتر ، خیلی بدتر ، نمیدونم واقعا چرا به یک جایی رسیدیم که اینطوری شده ...
سلامممممم محمد
موافقم بی تعارف و چه چه و به به به جان خودم...
میدونی این روزا افراط و تفریط غوغا میکنه و افراط و تفریط در مقوله نقد هم زیاد شده یه جورایی..
الان گرفتی منظورم چی بود بچه...؟
دفه آخرت باشه بیای اون ورا کامنت نذاری(دیدی خودم آخر نقد پذیری بودم
سلاااااااام خانوم معلم ...


خب موافقی به ب چه چه هم بکن دیگه ...
قبول دارم ، هیچ تو تعادل نیست متاسفانه ... بعله گرفتم
ای بابا ، من که همشششششششش میام ، به هوای نهار هم که شده همیشه سی ام میذارم ...
امروز فک می کردم این گوگل ریدرم مشکل داره آپ می کردی نمی یومد کاشف به عمل اومد که اصن وارد نکردم
خسته نشی تو یهو بچچه ...
خدا رو شکر که امتحاناتو خوب گذروندی
خوشحال شدم خیلی زیاد
مرسی حج خانوم ... 2 تاش البته مونده ، خیلی دعا کن ...
بابا یکی از دوستام رو پست یکی از دوستای خوبم نقد کرده بود منم طرفشو گرفتم و نقد و ادامه دادیم....بماند آقا اخر کار رسید به اونجا که صاحب اون بلاگ و پست زنگ و زد دعوا و فش و اخرشم فهمیدیم که ملت واسه خودشون مینویسن نه واسه ما
نه نداره ..
آره والا ... به جون خودم دقیقا همین شده
سلام
مطلب خوبی گفتی
شاید دلیلش این باشه که اونایی که لینکند خط فکریشون به هم نزدیکه
یه دلیل دیگش اینه که نمیخوان دوستاشون رو از دست بدن واسه اینکه ما یاد نگرفتیم نقد رو قبول کنیم
سلام ... مرسی
والا دلیل اولشو نمیتونم قبول کنم تو مثالی که زدم ، چون یبار هم گفتم دکتر شریعتی مقبولیت عام داره اما دلیل دومشو چرا کاملا قبول دارم
درست میگی اما هر کسی لیاقت بحث رو نداره.. بعضی ها هم لیاقت دارند، ولی حال و حوصله بحث کردن ُ ندارن، تو هم چون اونا رو دوست داری دلت نمیخواد کاری ُ بکنی که اونا دوست ندارن. اما در کل من همیشه سعی کردم (و میکنم) عقاید و نظرات خودم ُ بگم.
خوب کاری میکنی اما قبلا هم گفت واقعا بعضی ها لیاقت بحث کردنو ندارن ... اصلا آدم باید هویج فرضشون کنه ...
به من چه خودنت هی وبلاگ عوض می کنی
مجبور شدم خب
این پست رو همون وقتی که نوشته بودی خوندم!
میخواستم چیزی بگم دیدم میشه همون سیاست بهبه چهچه! اونم در گام نخست!!
چیزی نگفتم ولی الآن دیگه اومدم بگم بهبه چهچه!!
البته این هم مثل همهی "سیاست"ها فقط به منزلهی یک مقالهی انتقادی در نظر گرفته میشه و در عمل هیچ تأثیری در سیاستگذاریها و نتایج و عواقبش نداره!
متأسفانه ما جامعهای هستیم که به تملق شنیدن و تملقگویی عادت کردیم و قابلیت رکگویی و رکشنوی رو به هیچ وجه نداریم و اگر رک باشی و رک حرفت رو بزنی از جانب بقیه طرد میشی و با دید دیگهای بهت نگاه میشه!
این میشه که در نهایت تو هم مجبوری همون راهی رو بری که بقیه دارن در مسیرش حرکت میکنند!
اینو چون خودم آدم رکی هستم و نظر مخالفم رو راحت ابراز میکنم به وضوح حس کردم و کمکم تصمیم گرفتم یه جاهایی اصلاً حرفی نزنم!
مرسی ، کاملا قبول دارم ، اینم یکی از خصوصیات مردم ماست دیگه .. باید همه از هم تعریف و تمجید کنن وگرنه آدم درست حسابی نیستن !
دقت کن تو وبلاگ های خودمون یکی بیاد بر خلاف یک پست یک انتقاد کوچولو بکنه ، اون نویسنده و رفیق رفقاش دهن طرفو آسفالت میکنن !
اینم باید مثه خیلی چیزا دیگه اصلاح شه ...
من هم ترجیح میدم این طور موقع ها سکوت کنم ... مثه خیلی جاهای دیگه که خودت بهتر میدونی